آرشیو برای: "تیر 1396"

  جمعه 23 تیر 1396 21:07, توسط هم اندیشان   , 160 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
​_یه روسری میخوام که هم زیر چادر خوب وایسته، هم پهن باشه که حجابش بیشتره، هم نازک نباشه که از زیر، موهام دیده نشه یعنی حریر نباشه و نخی باشه. +این کاتالوگ ها رو ببینید، این روسری ها  همون چیزیه که میخواید. _ممنون، اینا به درد من نمیخوره، نمونه دیگه… بیشتر »
  سه شنبه 20 تیر 1396 01:42, توسط هم اندیشان   , 305 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
​هوس بستنی کرده بودم، از این بستنی اسکوپی ها. رفتیم بستنی فروشی، چون جای نشستن نداشت من تو ماشین موندم، همسرم رفت سفارش داد، همون جا منتظر موند که آماده شه. یه 206 سفید کنار ماشین ما پارک کرد، یه دختر ازش پیاده شد و رفت سفارش آب پرتقال داد. ایستاده بود… بیشتر »
  دوشنبه 19 تیر 1396 15:35, توسط هم اندیشان   , 383 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
​-اعصابم خورده =چرا؟ -از خودم بدم میاد، از این همه ریاکاری حالم بهم می خوره، می تونم بهت اعتماد کنم و باهات درد و دل کنم؟ =آره عزیزم، چرا که نه -قول می دی حرفام پیش خودت بمونه و به کسی نگی؟ =بله قول می دم -قول می دی بعد از این که حرفامو شنیدی، نظرت در… بیشتر »
  یکشنبه 18 تیر 1396 23:06, توسط هم اندیشان   , 114 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
​_اوه اوه، هوا چقدر گرمه، دارم هلاک میشم، ضحی تو گرمت نیست؟ =نه _دروغ میگی بابا من که باورم نمیشه! =نه عزیزم، دروغی ندارم که بگم واقعا گرمم نیست. _آخه مگه میشه؟ ما که لباس راحت پوشیدیم داریم می میریم از گرما، اونوقت تو چطوری با این چادر اونم رنگ مشکی،… بیشتر »
  یکشنبه 18 تیر 1396 23:00, توسط هم اندیشان   , 114 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
​_اوه اوه، هوا چقدر گرمه، دارم هلاک میشم، ضحی تو گرمت نیست؟ =نه _دروغ میگی بابا من که باورم نمیشه! =نه عزیزم، دروغی ندارم که بگم واقعا گرمم نیست. _آخه مگه میشه؟ ما که لباس راحت پوشیدیم داریم می میریم از گرما، اونوقت تو چطوری با این چادر اونم رنگ مشکی،… بیشتر »
  یکشنبه 18 تیر 1396 15:04, توسط هم اندیشان   , 289 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
چند روزی بود دلتنگ بودم، دلم واسه دوست و آشنا و فامیل تنگ شده بود ولی فرصت دیدار نداشتم. به لطف یکی از دوستان امروز مجبور شدم #تلگراممو نصب کنم. یه سری به مخاطبین زدم؛ آخیش دلم باز شد، اکثر آشنا و فامیل عکس داشتن، منم رفتم و یه دل سیر عکساشونو نگاه… بیشتر »
  یکشنبه 18 تیر 1396 14:52, توسط هم اندیشان   , 200 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده
​داشتم عکسهای اینستاگرام رو نگاه میکردم که یهو چشمم خورد به یه عکس آشنا با دقت نگاهش کردم، قیافش خیلی برام آشنا بود، کمی که دقیق شدم شناختمش، نازنین بود. باورم نشد آخه نازنین خیلی با حجابه ولی این عکسی که گذاشته بود، بدون روسریه؛ مثل این که تو یه عروسی… بیشتر »