« گناه یعنی خداحافظ حسین علیه السلامروسری »

دریای با حجاب

دریای با حجاب

  سه شنبه 3 مرداد 1396 23:01, توسط هم اندیشان   , 498 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده

​کنار ساحل نشستم و به دریای آروم نگاه می کنم.

چقدر آرامش دریا زیباست، البته اگه این خانوما بذارن؛ آخه مگه نمی شه با شلوار بلند تو آب قدم زد که این خانوما پاچه های شلوارشونو تا زانو تا کردن؟

پلاژی که ما هستیم چادر اجباریه (آخه محیط نظامیه)

به نظر من که این طوری حرمت چادر از بین می ره

آخه چه فایده داره چادر رو بستن دور کمرشون بعد پاچه های شلوارشون تا زانو بالاست.
یه فکری داره وسوسم می کنه؛ اینکه با حجاب برم تو آب قدم بزنم
عقل و احساسم دارن با هم می جنگن

برم؟

نرم؟
بالاخره احساسم به عقلم غلبه می کنه و بلند می شم و به سمت آب حرکت می کنم؛ می خوام به این خانوما نشون بدم که با حجاب هم می شه لذت برد.
دارم روی شن های ساحل قدم می زنم، خیلی لذت بخشه، موج دریا آب رو روی پاهام به حرکت درمیاره
یه خانومی اومده کنارم ایستاده (از همونا که شلوارشونو تا کردن)
بهم میگه:

چقدر امروز دریا آرومه!

با لبخند نگاش می کنم و می گم:

بله، آرامشش آدمو آروم می کنه!
دوباره به موج ها نگاه می کنم…
از گوشه چشم می بینم که تند تند با چندش پاهاشو تکون می ده، انگار موجودات ریز دریا میان رو پاهاش!
به موجوداتی که روی جورابم وول می خورن نگاه میکنم،
بهش می گم:

چقدر اینا قشنگن، شبیه ماهی های خیلی ریزن!

+کجاش قشنگه؟ آدم چندشش می شه، من که قلقلکم میگیره، شما اذیت نمی شید؟

_نه، آخه من جوراب دارم

+خوش به حالتون

_خب شما هم برید جوراب بپوشید

_آخه با جوراب که حال نمیده، من دوست دارم موج دریا رو بدون واسطه حس کنم.

+خب منم موج رو حس می کنم، تازه بیشتر لذت میبرم و مثل شما چندشم نمی شه، از طرفی هم خیالم راحته که نامحرم پاهامو نمیبینه.
+کدوم نامحرم؟ اینجا که مرد نیست
+الان بله، ولی شاید کسی اومد یا شاید  الان  یه آقایی داره از پنجره ی ویلا ما رو نگاه میکنه، بالاخره نامحرمه دیگه.
+ای بابا، نامحرم چیه؟ حالا ما که خوبیم، شما برید پلاژ شهرداری، ببین چه خبره، همه به هم محرمن، اینجا چون محیط نظامیه چادر رو اجبار کردن، که چی بشه مثلا؟ الان فقط شمایید که چادر دارید بقیه فقط دارن سر مدیریت پلاژ منت میذارن که آره چادر داریم.

_ اگه گفتن چادر، منظورشون رعایت شئونات اسلامیه که متاسفانه کسی رعایت نمیکنه. همش به خاطر خودمونه، با حجاب خودمون حفظ میشیم، مثلا خود شما اگه جوراب داشتید الان از موجها لذت می بردید نه اینکه چندشتون بشه یا اینکه الان که از اینجا برید پا درد میگیرید چون آب دریا شوره و پاهای شما محافظ لازم رو نداره.

+محافظ چیه؟

_خب شما شلوارتون رو تا کردید، اینطوری هم آب مستقیم به پاتون میخوره، تازه به خاطر آفتاب شدید، پوستتون هم میسوزه.
به فکر فرو میره
با گوشه چشمم می بینم که تای شلوارشو باز می کنه.
داره می ره.
بهش می گم:

با حرفام ناراحتتون کردم که دارید می رید؟
+نه، دارم می رم جوراب بپوشم…


فرم در حال بارگذاری ...