صفحات: 1 ... 5 6 7 8 ...9 ... 11 ...13 ...14 15 16

  شنبه 12 اسفند 1396 19:24, توسط هم اندیشان   , 148 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده, کشکول

درس امروز: قاعده ی لطف؛

یعنی کاری که از سوی خداست و بر اثر آن مکلف به طاعت نزدیک و از معصیت دور می شود.

مثال: امتحان الهی!

چه جالب! خدا با امتحان کردن بنده ها بهشون لطف می کنه!

دیدید سر کلاس معلم به بعضی از شاگردهاش بیشتر توجه داره، ازشون هر جلسه درس می پرسه، اگه یه بار درس نخونده باشن توبیخشون می کنه؟ فکر می کنید باهاشون لَجه؟ نه اتفاقا چون خیلی دوستشون داره این کارو می کنه!

در عوض با بعضی از شاگردها اصلا کاری نداره! درس می خونند، نمی خونند، اصلا برای معلم اهمیتی نداره!

ما انسان ها هم برای خدا همینطوریم! خدا بعضی ها رو خیلی دوست داره، تند تند امتحانشون می کنه، به بنده ها می گه: من حواسم بهت هستا! فکر نکنی فراموشت کردم، فکر نکنی بهت نگاه نمی کنم!

خوش به حال اونایی که تو امتحان نمره ۲۰ می گیرند!

 

  یکشنبه 6 اسفند 1396 10:17, توسط هم اندیشان   , 196 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده, حدیث نوشت

صدای زنگ ساعتم منو از دنیای خواب جدا می کنه، هنوزم خوابم میاد. ساعت رو می ذارم رو چُرت که چند دقیقه دیگه بتونم بخوابم.

 

بازهم صدای زنگ میاد، ای بابا چقدر زود پنج دقیقه گذشت!

ساعتم رو بر می دارم که قطعش کنم، چشمم می خوره به صفحه ساعت، تعجب می کنم!

مگه چند بار چُرتش رو قطع کردم که ساعت ۶:۳۰ شده؟

 

ای وای می خواستم برای نماز شب بیدار شم، خدایا چی شدکه نماز صبحم هم قضا شد؟

دیروز چه خطایی از من سر زده که امروز علاوه بر نماز شب، توفیق نماز صبح هم از من سلب شد!

 

یادم افتاد؛ دیشب خیلی گرسنه بودم، بیشتر از شب های قبل غذا خوردم، انقدر که شب از دل درد نمی تونستم بخوابم.

نا خود آگاه یاد این روایت افتادم؛

حضرت عیسی علیه السلام فرمودند:” یا بنی اسرائیل! لا تکثروا الاَکلَ فاِنّه مَن اکثر الاَکلَ اکثر النومَ، و مَن اکثر النومَ اقلّ الصلاهَ، و مَن اقلّ الصلاهَ کُتِبَ مِن الغافلینَ “

” ای بنی اسرائیل! زیاد نخورید، پس هر کس زیاد بخورد، زیاد می خوابد و هر کس زیاد بخوابد نمازش کم می شود و هر کس نمازش کم شود از غافلین شمرده می شود. “

 

 

(به قلم هم اندیشان)

کلیدواژه ها: خواب, ساعت, غذا, نماز, نماز شب
  دوشنبه 23 بهمن 1396 21:28, توسط هم اندیشان   , 265 کلمات  
موضوعات: کشکول

                                                                         بسم الله الرحمن الرحیم

روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای متشکل از دو عبارت است:” سواد” و “رسانه".

برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا “خواندن و نوشتن” را یاد بگیریم و دیگر بی سواد نباشیم. در مدرسه  ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آن ها “دانش” پیدا می کردیم. سپس “مهارت” کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب “با سواد” شدیم!

مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را باسواد کرد.

 

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواعه جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در باسواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.

  سه شنبه 10 بهمن 1396 22:48, توسط هم اندیشان   , 152 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده, آیه نوشت

 

 

​میخوام غذا درست کنم؛ عادت دارم هر غذایی که درست می کنم ثوابش رو هدیه به  یکی از ائمه علیهم السلام می کنم، اینطوری هم خوشمزه تر می شه و هم برکتش بیشتره، آثار معنوی اش که دیگه بماند. دارم با خودم فکر می کنم امروز چه نیتی کنم! یادم میفته فردا شروع ایام فاطمیه است؛

فاطمیه قصه گوی رنجهاست            

   بهتــــرین تفسیر سوز مرتضی است

فاطمیه شعر داغ لالــه است             

     قِصه زهـــــــــرای هجده ساله است

فاطمیه سوز دل را ساز کرد             

    دفـــــــتر داغ عـــــــــلی را باز کرد

فاطمیه شرح دیوار و در است

              در مقام صبر زینـــــب پرور است

فاطمــــــیه فاطمه اعجاز کرد           

      انــــــــقلاب کربـــــلا را ساز کرد

فاطمیه ماه گل افشردن است        

          فـــتح باب تازیانه خوردن است

فاطمیه صورتش نیلی شود                

 تا رقیـــــــــــه شاهد ســــیلی شود

 

 ثواب غذامو هدیه به شهیده پهلو شکسته خانوم فاطمه زهرا سلام الله علیها می کنم!

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها…

  دوشنبه 9 بهمن 1396 18:50, توسط هم اندیشان   , 276 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده, کشکول

چقدر هوا سرده، دست و پام از شدت سرما گزگز میکنه! دلم یه فنجون چای داغ میخواد! شاید فانتزی باشه ولی دلم میخواست الان کرسی بود و کنارش میخوابیدم، پاهامو میچسبوندم به بخاری زیر کرسی تا گرم شه! ولی حیف، کو کرسی؟ یاد قدیما بخیر! زمستون که می شد مادربزرگم کرسی علم می کرد! دورش می نشستیم و با هم حرف می زدیم! من همیشه دلم می خواست لحاف کرسی رو بکشم رو صورتم تا بیشتر گرمم بشه! ولی بزرگترها نمیذاشتن، آخه مادربزرگم زیر کرسی منقل میذاشت؛ می گفتن اگه زیاد بمونی زیرش، منوکسید کربن خفه ات می کنه! منم تو عالم بچگی خیال می کردم منوکسید کربن یه جور غوله! بعدها تو کتاب علوم فهمیدم چیه! صدای بوق ماشین بهم فهموند که رسیدیم به خونه مادربزرگ همسرم! از حیاط پر از برفشون سریع رد شدم و با خودم فکرمیکردم که حتما به محض اینکه کمی گرم شدم باید بیام حیاط کمی برف ها رو لمس کنم! یک ساله این پنبه های یخی رو ندیدم! چه خوبه که اینجا برف میاد؛ خوش به حالشون! وارد خونه که شدم از ذوق برآورده شدن فانتزیم یادم رفت به اهالی خونه سلام بدم! با شوق فریاد زدم: آخ جون کرسی! انقدر خوشحال شدم که سریع رفتم کنارش نشستم؛ مادربزرگ همسرم با لبخند اومد کنارمو گفت: علیک سلام عروس خانوم خوش ذوق! انقدر از دیدن کرسی خوشحال شدی که ما رو فراموش کردی! شرمنده شدم و باهاشون سلام و تعارف کردم. خدا رو شکر مهربون تر از این حرفها هستن که بخوان ناراحت شن! فانتزیه دومم بیشتر شادم کرد؛ یه فنجون چای خوشرنگ! به یاد بچگی هام لحاف رو کشیدم رو صورتم تا بیشتر گرم شم!

 

(به قلم: هم اندیشان)

کلیدواژه ها: برف, سرما, فانتزی, کرسی

1 ... 5 6 7 8 ...9 ... 11 ...13 ...14 15 16