موضوع: "از دل برآمده"

صفحات: 1 2 4 5 ...6 ...7 8

  شنبه 20 بهمن 1397 19:19, توسط هم اندیشان   , 86 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده

دست هایم، رج به رج تار و پود زندگی را می بافد. هر گره ای كه به چله قالی می نشيند، یک قدم به نقش زندگی نزدیک تر می شوم. با هر شانه ای که می زنم، صدای تلنگر نفسم را می شنوم. نکند گره زندگی را اشتباه زده باشم! 

که ای کاش این گونه نباشد وگرنه زمان آرایش نقش ها، اشتباهاتم خودنمایی می کنند. پس جبرانش بسی سخت است. باید گره ها را یکی یکی بشکافم. حاصل تلاشم را! پس حسرت است که می ماند…

  سه شنبه 20 شهریور 1397 19:52, توسط هم اندیشان   , 28 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده, آشفته افکار

محرم است.

خیابان ها سیاهپوش شده!

همه چیز رنگ حسینی گرفته

نوشته های روی ماشین ها خودنمایی می کند.

من هم می نویسم:

#اصلا_حسین_جنس_غمش_فرق_میکند!

به قلم هم اندیشان

ادامه »

  پنجشنبه 15 شهریور 1397 13:08, توسط هم اندیشان   , 19 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده

ببین چه زیبا بغض های تلنبار شده اش را می شکند

حتی آسمان هم برای رفتنت گریه می کند

  شنبه 10 شهریور 1397 10:32, توسط هم اندیشان   , 191 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده, حدیث نوشت

حالا دیگه تلفن منو قطع می کنی؟ فکر کردی کی هستی؟ تا به یه جایی رسیدی خودتو گم کردی! اصلا تقصیر منه! خودم باعث تحقیر خودم شدم! واسه چی بهش زنگ زدم؟ تا شماره منو دید قطع کرد. معلوم نیست دوباره چی شده؟ دلش از کجا پره. اَه چرا زنگ زدم؟ چرا حال خودمو خراب کردم؟

صدای زنگ تلفن میاد. شماره خودشه. حقشه منم جواب ندم…

حالا بذار بردارم یه چیزی بهش بگم حالشو بگیرم، تا یاد بگیره تلفن منو قطع نکنه!

- الو بگو، می شنوم صداتو

+ سلام گلم خوبی عزیزم! ببخشید رفته بودم مغازه چیزی بخرم، گوشی مو جا گذاشتم. الان برگشتم بگیرم، صاحب مغازه گفت چند بار تلفنتون زنگ خورد، ما قطع کردیم…

وای بر من با این قضاوت عجولانه!

امیر مؤمنان علی علیه‌السلام فرمودند:” ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یَأْتِیَکَ مَا یَغْلِبُکَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیکَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مَحْمِلًا” ” اعمال برادر (یا خواهر) مسلمانت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن تا دلیلی بر خلاف آن قائم شود و هرگز نسبت به سخنی که راجع به برادر مسلمانت می‌شنوی گمان بد مبر.” (کافی/ج۴/ ص۹۴)

 

به قلم هم اندیشان

 

 

کلیدواژه ها: قضاوت, قضاوت ممنوع
  شنبه 12 اسفند 1396 19:25, توسط هم اندیشان   , 164 کلمات  
موضوعات: از دل برآمده

​استاد روی تخته نوشت:

قابل التوبات! از نام های خدا به معنی پذیرنده ی توبه ها و بازگشت ها.

با دیدن این جمله کبوتر خیالش به گذشته ها پرکشید! به زمانی که مثل ابر بهار گریه می کرد و دعا می کرد خدا توبه شو قبول کنه! دیگه از گناه خسته شده بود، دلش چراگاه شیطان شده بود، چقدر با گناهانش به خودش و اطرافیانش صدمه زده بود! دلش می خواست پاک بشه! برای خدا بندگی کنه! ولی می ترسید خدا توبه شو قبول نکنه!!!

با صدای استاد به خودش اومد: بچه ها یادتون باشه، پاک کن همیشه گرون تر از مداده، چون قراره غلط ها رو پاک کنه! اگه جنس پاک کن خوب باشه می تونه کامل پاک کنه، یعنی توبه مون باید درست باشه وگرنه اثر گناه باقی می مونه!

به این فکر کرد که درسته دفتر زندگیش پر از رد پاک کنه، اما خدا رو شکر خدا توبه شو پذیرفت.

یاد این شعر افتاد: صد بار اگر توبه شکستی باز آ…

کلیدواژه ها: توبه

1 2 4 5 ...6 ...7 8