« قضاوت ممنوعآدم ها مثل مدادند... »

پرنده خیال

پرنده خیال

  شنبه 29 اردیبهشت 1397 07:29, توسط هم اندیشان   , 126 کلمات  
موضوعات: آشفته افکار, مشق نگارش


او مُرده. اما روحش اسیر دنیاست. فکر شهر و دیارش نمی گذارد از این دنیا دل بکند. معلق است. در برزخ دنیاست. اما دنیا به کار خود ادامه میدهد. انگار نه انگار که او روزی در این شهر زندگی می کرده. نفس می کشیده. ما هم که زنده ایم مثل اوییم. ذهنمان درگیر روزمرگی هاست. اسیر دنیاییم. این دنیا مثل زندانی ما را اسیر خود کرده. ذهن ها مانند همین آسمان، آلوده است. ما به این دنیا آمده بودیم که به کمال و سعادت برسیم. خوشا به حال کسانی که اسیر زرق و برق دنیا نشدند. و بدا به حال اسیرانش. هنگام مرگ همین گونه معلق در دنیایند. چشم و دلشان سیر نمی شود. خوش به حال کسی که پرنده ذهنش آزاد است! ۲۱ اردیبهشت. ساعت ۲۳. اتاقم


فرم در حال بارگذاری ...