« ترن هوایی | گل های خواهرم » |
کیکش یخ زده است. تو فریزر بود. قسمت “آبجی” واسه من شده. مثل کیک پارسا. عکس پارسا رو من خوردم. انقدر یخه که یاد معجون های نسترن افتادم. مامان دستشو با وایتکس شده. دستمال عینکم تمیز شده. عینکم خوب می بینه. سبزی تازه نریز بدش میاد. کیکش توت فرنگیه. دندونم درد گرفت چقدر یخه. اوه چقدر میوه پوست کنده برام. اسم زن ابو لهب چی بود؟ نازا بود. مثل عروس زِیتی. با کی فامیله؟ مگه اردبیلیه؟ کی؟ چنگاله نشکنه خوبه! مامانی آبو ببند. برم سنگ بخرم. ووریم مشهد. بابا پنجعلی. ولی خامه اش اندازه ست. هنوز شروع نشده. ای کاش همه کیکو خودم بخورم! عجب رژیم شیرینی! بالاخره یه چیزیم میشه. چرا نت ندارم؟ آنتنم ندارم حتی. دلم پفک میخواد. نه پفک جیزه! منجزیت. خدا جیز میکند. چه رمز باحالی. استادِ رمز گذاشتنم. مص کک. کلیت کبری. موجبه بودن صغری. ای بابا کنترل کو؟ بزارم یخچال یخش آب میشه؟ خمیر میشه؟ تلق خریدم. ای کاش خوب وایسه روسریم. وای خدا چادر نازنین چقدر بهش میاد وروجک. ای وای آمپول همسری رو نزدم. چرا نمیاد؟ شبیه نارنگی شدی؟ مرصاد. برادر زاده زهرا اسمش مرساناست. مرسانا با صاده یا سین. بسم الله بگو. نگی شیطون باهات هم غذا میشه. همه چی درست میشه. هوا بارونیه. بقیه کیکو کجا بذارم؟ چه حالی شد بیچاره! دستت درد نکنه. نگا! چطوری بسکتبال بازی میکنه. ریباندشو ببین. هر وقت حرف میزنه انگار تو دهنش شکلاته. کیکش چرا مغز نداشت؟ یعنی حالش چطوره؟ خوب شد اسنپ قطع شد! آخ جون بقیه کیک هم می خورم! خبر داغ چیه؟ چرا دلت می خواد؟ مگه نخوردی؟ آخه اینارو چطوری بذارم تو وبلاگم؟ چقدر همشون مشکل دارن تو این فیلم. چه خواهرای خوبین. منو آبجی همش می جنگیم با هم. نه بقیه کیکو نمی خورم. چوب تر بذاره زیر بغلش. سوال نکیر و منکر تموم میشه. دلم واسه داداشی تنگ شده! چقدر کم می بینمش.
۲۱ اردیبهشت. ساعت ۱۸. خونه مامانم
فرم در حال بارگذاری ...